امیر المومنین (ع)

مردم ! تا مرا از دست نداده اید، هر آنچه مى خواهید بپرسید.
((صعصعة بن صوحان))بپا خاست و گفت :
((یا امیرالمؤ منین ! متى یخرج الدجال ؟))
یعنى :
چهزمانى((دجال))خواهد آمد؟
((فقال علیهالسلام : اقعد، فقد سمع الله کلامک و علم ما ارادت ... .))
عـلى عـلیـه السـلام فـرمود: ((بنشین ! خدا سخن تو را شنید و منظورت را دانست ... براى خـروج((دجـال))نـشـانـه هـا وعـلایـمى است که دسته دسته هر کدام پس ازدیگرى روى خواهد داد اگر مى خواهى تو را از آنها آگاه سازم ؟))
صعصعة پاسخ داد: ((آرى ! اى امیر مؤ منان !))
فرمود: پس به خاطر بسپار و حفظ کن که اینها علایم ونشانه هاى آن است :

هـنـگـامـى کـه مـردم راه و رسـم و فـرهـنـگ و مـعـنویت نماز را نابودساختند و به پـوسـتـه آن قـنـاعـت و ویـژگـى امـانـت وامـانـتدارى را ضایع ساختند ودروغپردازى را روا شـمـردنـد و ربـاخـوارگـى و ربـا را مـباح دانستند و رشوه دادندو گرفتند ودین به دنیا فـروخـتـنـد و سـفـیـهـان و کـم خردان را به اداره امورجامعه گماشتند و قطع رحم کردند و هواهاى دل راپیروى کردند و ریختن خونها را آسانساختند.
هـنـگـامـى کـه بـردبـارى ، نـاتـوانـى شـمرده شد و بیدادگرى ، باعثافتخار گردید و زمـامـداران فـاجـر و بـدکار! و وزیران ، ستمکارشدند و ماءموران ومجریان عدالت ، خیانت پـیـشـه ساختند و گویندگان و قاریان قرآن ، به فسق و گناه روىآوردند و شهادتهاى دروغـیـن در جـامـعـه پـدیـدار شـد و کـارهـاى زشـت نـاپـسـنـد وتهمت تراشیها و گناهکارى وتـجـاوزگـرى عـلنـى گـردیـد، آنگاه که قرآن به صورتزیبایى چاپ و جلد و تزیین گـردیـد و مـسـجـدهـا آراسـتـه شـد و مـنـاره هـاسـر بـهآسـمـان سـایـیـد و اشـرار مـورد تـجـلیـل قـرار گـرفـتـنـد و صـفـهـاى جماعت فشردهو دلها از هم دور شد و عهدها وپیمانها گـسـسته و آن وعده بزرگ نزدیک گردید و زنانبه خاطر حرص به دنیا، در کسب و کار همسران خودشرکت کردند و به بازارها و مغازه ها وکارخانه ها سرازیر گشتند.
صـداى آواز فاسقان ، همه جا پخش و به گوشها رسید و هرچه گفتند و خواندند از آنان پـذیرفته شد. رهبرى جامعه ها به دست اراذل واگذاشته شدو با فاجر به خاطر ترس از شـرارتـش ، مـدارا گـردیـد و دروغساز و دروغ پرداز، تصدیقو تاءییدشد و خیانتکار، امین شمرده شد.
هـنـگـامـى کـه کـنیزان آوازه خوان ورقاصه ها و آلات لهو و موسیقى ، بکار گرفته شد و نـسـلهـاى آخـریـن بـه نـسلهاىپیشین نفرین کردند و زنان بر زینها سوار شدند و تلاش کردند خود را شبیه مردان سازندو مردان نیز خود را در ظاهر واخلاق بسان زنان ساختند و شاهد بى آنکه از او شهادتبخواهند به دادگاه رفت و شهادت داد و دیگرى برخلاف حق و عدالت و بدون آگاهى ، بهخاطر رفاقت با کسى ، به نفع او به دروغ گواهى کرد.
آنـگـاه کـه تـفـقـه در دیـنو آموزش علوم دینى ، نه براى خدمت به دین بلکه براى دنیا و قـدرت و ریـاسـت بـکـارگرفته شد وکار دنیا را بر کار آخرت برگزیدند و با ریا و تظاهر و عوام فریبى بهگرگهاى خونخوار، لباس گوسفند آرام پوشاندند،ظاهرهاى مـردم ، آراسـتـه ، امـا دلهـا،عـفـونـت بـارتـر از مردار متعفن و تلختر از گیاه تلخ و بدطعم گردید.
آرى ! درایـن شـرایط منحطّ و وخامت بار و گناه آلود جامعه ها و تمدنهاى اسلامى و جهانى استکه دجال ظاهرمى گردد و در آمدن شتاب مى کند... .